وقتی دنبال چیزی می گردی که میدونی جایی نیست که بتونی پیداش کنی؛ اونوقت تمام حرکاتت رو به عقب بر میگردونی. سعی می کنی تجسمش کنی. میخوای به همه بگی. میخوای تسلیم بشی. آرزو می کنی یه جای ساکت پیدا کنی که وقتی چشم باز می کنی ببینیش. شاید کمک دیگران بتونه راه رو نشونت بده اما ...
گاهی اوقات دنیا سعی می کنه زمینت بزنه، اما من به خدا اعتقاد دارم. من فقط خودمم. همین. بنظر چیزی برام نمونده. درد تو روحم نسوخ کرده. منو به زمین میزنه. میخوام دیوارها رو فرو بریزم. الان دیگه تنهام. دنبال عشق نمی گردم. یا باید مأیوس بشم و جا بزنم یا زندگی رو من بباره. تو روحم نسوخ کنه. میخوام همه چیزو بدم. میدونم قدرتشو دارم تا با همه مشکلات موفق بشم چون هنوز با قامتی افراشته از این دیوارها عبور می کنم. یه چیزی تو درونم اشک می ریزه و امیدوار نگهم میداره. میخوام هر چی دارم رو بدم.
باید روی پای خودت بایستی. از فشارهات کم کنی تا لبخند رو روی لبات برگردونی. پس مأیوس نشو. با خودت استقامت کن.
آره. آره. آره من استقامت می کنم ...