اشک اگر باران نباشد پس چیست
اشک اگر فریادچشمانم نباشد پس چیست
اشک من جاری شود چون سیل بر آغوش تو
اشک من سیل خروشان دلم بر روی توست
می نویسم از دلم از دلی که پنهان شده در خویشتن
گریه ها پایان ندارد غمها سازمخالف بر جانهاست
پس بی آید با هم وبی هم نباشیم
پس بی آید زندگی را شاد شاد با هم بسازیم
می نویسم همچو بارون و سیل و موجهای دریا
ما اسیریم آن اسیر در موجها
روبه ساحل کردن وفریاد ما بر روی آن
وای عجب موجی زسوی ساحل زیبای ما
ولادت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه مبارک
تقدیم به شما که هم ماه دریای و هم زمینی
خوشگلی مانند یک رویای شیرین